امنیت ملی در منابع دینی (قرآن و روایات)
چکیده
مقالهی حاضر، مطالعهای اکتشافی در دستیابی به مفهوم، ابعاد و انواع امنیت و راههای تأمین آن در نظام اسلامی است و تلاش مینماید که دیدگاههای اسلامی در موضوع حاضر را براساس شواهد قرآنی و روایی، تدوین کند و به ویژه ساز و کارهای تأمین امنیت را به تفکیک ابعاد، متنوع و موضوع امنیت، مورد اشاره و تأکید قرار دهد.در تعاریفی که از امنیت ارائه میشود یکی از معیارهای اساسی، حفظ و ایمنی ارزشهای اساسی و حیاتی مورد قبول جامعه است. یعنی در هر نگرش نسبت به امنیت، مسأله ارزشها برای انسان مطرح میشود. از دید اسلام، امنیت یکی از اصول فردی و اجتماعی، سیاسی و نظامی، حقوقی و قضایی، زمینهساز بهرهوری از مزایا و مواهب حیات و تکامل بشر، و یکی از مقدسترین آرمانهاست.
آیات الهی با تأکید بر اصل کرامت و ارزش والای انسان بر حفظ حرمت و حریم او و امنیت فردی و اجتماعی افراد در حوزههای فردی و اجتماعی و مخالفت با هرگونه تعدی به او پای فشردهاند. در اندیشه اسلامی، امنیت فردی و اجتماعی را باید در سایه تقوا، عدالت رعایت حرمت و حقوق انسانها و دفاع از مظلومان و برخورد با مفسدان و معیارهای انسانی و الهی جستوجو کرد.
مقدمه
از ابتداییترین پرسشهایی که انسانها دارند این است که:چگونه آرام زندگی کنیم؟
جامعه امن و آرام چه ویژگیهایی دارد؟
آسایش و آرامش مادی و معنوی، روحی و جسمی، فردی و اجتماعی، چگونه به دست میآید؟
پرسشهای فوق نمونهای از صدها سوالی است که هر انسانی دارد و در انتظار شنیدن پاسخ و یافتن راهحل برای آن است و همه حکومتها و نظامهای سیاسی اجتماعی نیز، خود را برای دادن چنین پاسخ و ارائه راهحل موظف دانسته و مدعی برقراری امنیت در جامعه هستند. بدون شک زندگی آرام و دیدن روی آسایش، وابسته به وجود امنیت در جامعه است و امنیت از نیازهای اولیه زندگی انسان به شمار میآید. به دلیل جایگاه رفیع و نقش مهم امنیت در زندگی انسان، خداوند عالم یکی از نشانههای تمدن و رشد اجتماعی امم گذشته را وجود امنیت در زندگی آنها نام برده است که متأسفانه به دلیل ناسپاسی از نعمتهای الهی آن را از دست دادهاند!
"و خداوند شهری را مثال زده که در امن و امان بود و روزیش از هر سو میرسید، پس ساکنانش، نعمتهای خدا را ناسپاسی کردند و خواهم به سزای آنچه میدادند، طعم گرسنگی و هراس را به (مردم) آن چشانید. (نحل:112)"
کلیات و مفاهیم
مفهوم و امنیت
امنیت یکی از موضوعهای بسیار مهمی است که در قرآن و روایات به گستردگی به آن اشاره شده است. البته صورت فارسی و عربی این کلمه به شکلهای «امنیت» و «امنیه» در متون اسلامی موجود نیست و بیشتر توجه به این موضوع با عبارات و مشتقاتی از ثلاثی مجرد «امن» صورت پذیرفته است. در مجموع از ریشه یا کلمه «امن»، 62 کلمه مشتق، حدود 879 بار در قرآن به کار رفته که از این تعداد کاربرد، 358 مورد در آیات مکی و 521 مورد در آیات مدنی این واژه استفاده شده است. (1)پیوند ناگسستنی این اصطلاح با نفس کلمه اسلام، ایمان، و مؤمن حاکی از اهمیت فوقالعاده مفهوم امنیت است. (2) نجات و سرافرازی انسان به ایمان بستگی دارد و تمامی وعدههای الهی به آن موکول گشته است. استقرار ایمان در قلب فرد و در متن جامعه، عمدهترین هدف دین معرفی شده است. این نشانگر ارزش والای امنیت و قداست آن در تعالیم وحی و آیین اسلام میباشد. امروزه از مفهوم امنیت برداشت واحدی نمیشود. امنیت مالی «امنیت بینالمللی» international security و «امنیت جهانی clobal security» به مجموعه موضوعات متفاوتی اشاره دارند. وصول بر امنیت ملی به طور خاص و امنیت بینالمللی به طور عام، جزو اهداف و منافع و ارزشهای اصولی و پایدار جامعه است و دولتهای ملی برای حفظ و پیشرفت نظام خود همواره درصدد استقرار امنیت داخلی هستند. بدون امنیت هیچ برنامهای در داخل کشور قابل اجرا نیست. پیشرفت و ترقی اقتصادی کشور از نظر سرمایهگذاری، طرحریزی برای توسعه و فعالیتهای مشابه در گرو تأمین امنیتاند.
امنیت مفهومی فراتر از بقاء و صیانت ذات کشور دارد. به عبارت دیگر، ممکن است در زمان، تمامیت ارضی و استقلال و حاکمیت یک کشور محفوظ باشد. (3)
مفهوم امنیت از نظر دانشمندان
در تعاریفی که از امنیت ارائه میشود یکی از معیارهای اساسی، حفظ و ایمنی ارزشهای اسلامی و حیاتی مورد قبول جامعه است. یعنی در هر نگرشی نسبت به امنیت، مسأله ارزشها برای انسان مطرح میشود. انسان با توجه به ارزشهای موجود در زندگی خود و امکان تهدید یا تأمین آنها نسبت به پدیدهها، موضع مشخص میگیرد. بنا به نظر ولفوز:امنیت در معنای عینی فقدان تهدید در برابر ارزشهای کسب شده را مشخص کرده و در معنای ذهنی، فقدان ترس و وحشت را از جمله علیه ارزشها معین مینماید. (4)
بسیاری معتقدند که امنیت به طورکلی، مفهومی غیرتوسعه یافته، دوپهلو، مبهم، نارسا و از نظر ماهیتی، جدال برانگیز و از نظر سرشت و طبیعت، تناقضنما یا پارادوسیکال است. باری بوزان ضمن اذعان به توسعهنیافتگی مفهوم مزبور، معتقد است که باید شأن و منزلت علمی این مفهوم قوی و مفید در مجامع علمی شناختهتر میشود. (5)
دولتهای ملی همواره درصدد استقرار امنیت داخلی برای حفظ و پیشرفت نظام خود هستند. بدون امنیت هیچ برنامهای در کشور قابل اجرا نیست. شکوفایی اقتصاد کشور، سرمایهگذاری، طرحریزی برای توسعه و مانند آنها در گرو تأمین امنیت است. درواقع، امنیت در زمره اهداف و منافع و ارزشهای اصولی و پایدار جامعه است. دکتر باوند، استاد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) در زمینه امنیت میگوید: «امنیت ملی و یا به تعبیر دیگر: منافع ملی- مجموعه شرایط و امکانات پویایی است که تحقق نیازهای سیاسی- اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی را میسر میسازد. (6)
بنابراین در بخشهای مختلف مقاله، پس از تبیین ارزش و اهمیت والای موضوع امنیت در متون اسلامی ابعاد و انواع امنیت ابتدا در قرآن و سپس در روایات بررسی میشود.
1. ارزش و اهمیت والای امنیت
از دید اسلام، امنیت یکی از اصول فردی و جمعی، زمینهساز بهرهوری از مزایا و مواهب حیات و تکامل بشر و یکی از مقدسترین آرمانهاست. با بررسی موارد زیر، میتوان دیدگاه اسلام را در این زمینه بدست آورد:ایمان یعنی باور همراه با عمل که برای انسان امنیت به ارمغان میآورد. (7)
نجات و سرافرازی انسان به ایمان بستگی دارد و تمامی وعدههای الهی به آن موکول گشته است. استقرار ایمان در قلب فرد و در متن جامعه، عمدهترین هدف دین معرفی شده است. (8) این نشانگر ارزش والای امنیت و قداست آن در تعالیم وحی و آیین اسلام میباشد.
در قرآن کریم و روایات، آیات و روایات بسیاری به اهمیت امنیت و جایگاه رفیع آن در زندگی فردی، اجتماعی و اقتصادی و ... انسان اختصاص داده شده است که از باب اشاره، نمونههایی از آنها ذکر میشود:
مبحث اول: آیات
الف. قرآن یکی از اهداف استقرار حاکمیت خدا و استخلاف صالحان و طرح کلی امامت را تحقق امنیت معرفی کرده است:خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد. همانگونه کسانی که پیش از آنان بودند جانشین قرار داد و آن دینی که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گردانند [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند. (نور: 55)
ب. بنا به آیه اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد آمنا؛ (بقره: 126) حضرت ابراهیم، هنگام بنا نهادن کعبه به این نیاز فطری توجه کرد و از خداوند خواست که آن سرزمین را از نعمت «امنیت» برخوردار سازد.
خداوند بنا به آیه و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و آمنا، (بقره: 125) آن جا را چون خانه امنی برای مردم قرار داد و نیز حرم الهی و سرزمین مکه را به امن تعبیر میکند: اولم یرو انا جعلنا حرماً امنا، (عنکبوت: 67). همچنین امنیت را ارمغانی الهی میشمرد که در این حرم مقدس پروردگار وارد شوند اعطا میگردد: و من دخله کان امنا. (آل عمران: 97)
ج. در قرآن شهری که از نعمت امنیت برخوردار باشد، به عنوان سرزمین آرمانی و مثالی معرفی شده است و بنا به آیه:
خداوند به عنوان الگو و نمونه، قریهای را مثل میزند که امن، آرام و مطمئن بوده و همواره روزیاش به طور وافر از هر مکانی فرارسیده است. (نحل: 112)
د. امنیت بزرگترین پاداشی است که در تمیز اهل حق از باطل، به اهل حق اعطا میشود. (9) قرآن میفرماید:
فای الفریقین احق بالامن. (انعام: 81)
یعنی کدام یک از دو دسته شایسته امنیت هستند؟
مبحث دوم: روایات
در سخنان معصومین (علیهم السلام) و روایات آن بزرگواران، مطالب فراوانی درباره اهمیت و ضرورت امنیت وارد شده است از باب نمونه مواردی ذکر میشود:پیامبر اکرم (صلیی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
"هر که تنش سالم است و در جماعت خویش ایمن است و قوت روز خویش را دارد جهان سراسر مال اوست. (10)"
امام صادق (علیهالسلام) زندگی بدون امنیت را ناقص و ناگوار شمرده است و در این راستا فرمودهاند:
"پنج چیز است که حتی اگر یکی از آنها برقرار نباشد، زندگی ناقص و ناگوار است، عقل نابود میشود و مایه دل مشغولی میگردد: اولین این پنج چیز سلامتی و دومین آن امنیت است. (11)"
در روایتی در تحفالعقول از امنیت در کنار عدالت و فراوانی به عنوان نیازهای مردم یاد شده است:
"سه چیز است که همه مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی. (12)"
امام علی (علیه السلام) در بحث عالیه حکومت یکی از دلایل پذیرش حکومت از سوی خویش را در خطبه 131، تأمین امنیت برای بندگان مظلوم محروم و حمایت از آنها میشمارد. باز آن حضرت در بیان و اهمیت امنیت میفرماید:
"رفاهیت زندگانی در امنیت است. (13)"
"هیچ نعمتی گواراتر از امنیت وجود ندارد. (14)"
2. انواع و ابعاد امنیت
2-1. امنیت معنوی (ایمان سرچشمه اصلی امنیت)
تعامل ایمان و امنیت به خوبی در قرآن نمایانده شده و بر این واقعیت پافشاری گردیده که امنیت واقعی و سرچشمه اصلی آن در امنیت معنوی و آن نیز در ایمان به خدا و کسب رضای الهی محقق خواهد شد. به اعتقاد قرآن امنیت دنیایی نسبی بوده و امنیت واقعی در جهان آخرت است. در ادامه به شواهد قرآنی و روایی مطلب بیش گفته اشاره میشود:مبحث اول: آیات
قرآن امنیت را از برکات نازل الهی بر مؤمنین و مایه افزایش ایمان آنها میداند و میفرماید:"اوست آن کسی که در دلهای مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند. (فتح:3)"
علامه طباطبایی در تفسیر آیه الا بذکر الله تطمئن القلوب (رعد: 28)، با اشاره به جملات ماقبل این آیه مانند: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله، امنیت در کلیه ابعاد و به ویژه بعد معنوی آن، بر تحصیل ایمان به خدای متعال دانسته و چنین امنیت معنوی و دستاورد ایمانی را مایه سعادت و ایمنی انسان از شقاوت به شمار میآورد. در تفکر قرآن ظلم و شرک نقطه مقابل ایمان و امنیت هستند، همچنان که در سوره انعام میفرماید:
"کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را آمیخته با ظلم نکردند ایشان امنیت دارند و راه را یافتهاند. (انعام: 82)"
گفته شد ایمان و امنیت معنوی، پایه و مبنای کلیه امنیتهاست. با اتکا به ذات الهی، همگان میتوانند خود را مملو از ایمان کرده و به امنیت واقعی دست یابند. (15) بیدلیل نیست که آیات الهی در معرفی ذات ایمنی بخش الهی، وجود خداوند را با اسامی «سلام»، «مؤمن» یاد کرده است، همچنان که در سوره حشر میفرماید:
هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: کلمه سلام به معنای کسی است که با سلام و عافیت با تو برخورد کند، نه با جنگ و ستیز و شر و ضرر و کلمه مؤمن به معنای کسی است که به تو امنیت بدهد و تو را در امان خود حفظ کند. (16)
قرآن فرموده است:
"هر کس- از مرد یا زن- کار شایسته کند مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزهای حیات حقیقی بخشیم. (ابراهیم:24)"
مبحث دوم: روایات
امنیت در فرهنگ معصومین (علیهم السلام) همانند امنیت در فرهنگ قرآنی، مفهومی عمیق و گسترده دارد و مبنا و سرچشمه اصلی آن از ایمان الهی ریشه گرفته است.در بعضی از روایات از ایمان به شمشیر همیشه آماده در آزمون دینا تعبیر شده است. امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
"ایمان ریشه حق است و حق راه هدایت. شمشیر ایمان شمشیری آراسته و زیبنده و سلاحی همیشه آماده است زیرا که دنیا میدان آزمون آن است. (17)"
امام علی (علیه السلام) در فرازهایی متعدد، امنیت سیاسی و معنوی را میوه ایمان دانسته و آن را به افرادی که خداوند را پناهگاه خود نمودهاند نوید میدهد:
"مردم! هر کس خدا را ناصح و خیرخواه خود قرار دهد. موفق میشود و هر کسی قول او را دلیل و راهنما قرار دهد، به استوارترین راه هدایت خواهد شد. کسی که خود را در پناه خدا قرار دهد. در امنیت و آرامش خواهد بود و هر کس دشمن خدا باشد خائف و هراسناک است. (18)"
2-2. امنیت فردی و اجتماعی
منظور از مصونیت فردی یا امنیت شخصی یا آزادی فردی به معنی اخص کلمه این است که فرد از هرگونه تعرض و تجاوز مانند قتل، جرح، ضربی، توقیف، حبس و تبعید، شکنجه و سایر مجازاتهای غیرقانونی و خودسرانه و یا اعمالی که منافی شئون و حیثیت انسانی اوست مانند اسارت، تملک، بهرهکشی، بردگی، فحشا و غیره مصون و در امان باشد. (19) همانگونه که امنیت اجتماعی به معنی امنیت جان مال و آبرو و موقعیت شخصی از جانب عوامل اجتماعی میباشد. از سویی ریشه و اساس کلیه ابعاد امنیت از جمله امنیت فردی و اجتماعی نیز از دیدگاه قرآن و روایات در ایمان و باورهای عمیق دینی و امنیت معنوی نهفته است. در این گفتار نیز بنا به قرآن و روایات به گونهای مختصر به ذکر شواهد مرتبط با امنیت فردی و اجتماعی و ساز و کارهای تأمین آن اشاره میشود.مبحث اول: آیات
آیات الهی با تأکید بر اصل کرامت و ارزش والای انسان، بر حفظ حرمت و حریم او و امنیت فردی و اجتماعی افراد در حوزههای فردی و اجتماعی و مخالفت با هرگونه تعدی به او پا فشردهاند. این معنا به ویژه از مقام عالیهای که خداوند برای انسان قائل شده، بهتر فهمیده میشود.خداوند در قرآن کریم انسان را در موارد متعددی ستوده است و او را اشرف مخلوقات میداند و آفرینش وی را به خود تبریک میگوید. (مؤمنون:14): و تعبیرهای مختلفی مانند خلیفه الهی (بقره:30) و مسجود ملائکه (بقره: 34) ذکر کرده و علم ویژه که به علم اسماء تعبیر شده است و از ملاکهای برتری میباشد را به او عطا کرد و انسان را امانتدار خود معرفی کرده است، امانتی که آسمانها، کوهها و زمین از قبول آن سر باز زدند. (احزاب:72) بدیهی است ایمان مؤمنین، انجام اعمال صالح مقتضی رعایت امنیت فردی و اجتماعی افراد و عدم تعرض و تعدی به حقوق آنان است. این عدم تعدی و تعرض و حقی از سوی خدای متعال نیز اعلام شده است. (20) (آل عمران: 195)
تعدی و تجاوز به حریم امن فردی و اجتماعی نه تنها در تفکر اسلامی به شدت نفی شده است، بلکه آیات بر صفات حمیده فردی و اجتماعی مانند ایثار، امانتداری و ... تأکید دارند. قرآن در اینباره میفرماید:
"ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر خدا خیانت نکنید و (نیز) در امانتهای خود خیانت نورزید و خود میدانید. (انفال:27)"
مبحث دوم: روایات
در بحث امنیت فردی و اجتماعی، شاید اولین نکتهای که در روایات جلب توجه میکند حرمت و کرامت و ارجمندی مؤمنین و سپس سایر انسانهاست و این احادیث در امتداد خط فکری قرآن بر این مسأله پافشاری کرده و حرمت و حریم فردی و اجتماعی انسانها را امن دانسته و آن را از هرگونه تعدی و آسیب و ایذاء ایمن دانستهاند. برخی اشارات معصومین (علیهم السلام) در اینباره به شرح زیر است:امام صادق (علیه السلام) میفرماید: حرمت مؤمن از کعبه بیشتر است. (21)
امام باقر (علیه السلام) نیز در مدح مقام بلند مؤمن میفرماید:
خدای عزّوجل سه خصلت به مؤمن بخشیده است: عزت در دنیا و دین، رستگاری در آخرت و ابهت و شکوه در دلهای جهانیان. (22)
در بسیاری از روایات، حفظ امنیت سایر افراد و به تعبیری دیگر عدم ایذاء و آزاررسانی از نشانههای مؤمنین به شمار آمده است.
نمونههایی از این روایات چنین است:
امام حسین (علیه السلام) فرمود:
"مؤمن کسی است که همسایهاش از شر او در امان باشد راوی از امام پرسید منظور از شر چیست؟ امام فرمود یعنی از ظلم و جور و غصب او (23) (ایمن باشد)."
ملاحظه میشود که امنیت در تفکر اسلامی، نه تنها در مورد جان، مال، عمل، حقوق و آزادیهای مربوط به این موارد صادق است، بلکه شامل شخصیت، شرف و حیثیت نیز میباشد تا جایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
"کسی که به مؤمن اهانت کند به تحقیق با من به جنگ پرداخته است. (24)"
اینگونه احادیث به قدری بر حرمت و حفظ امنیت اشخاص تأکید دارند که حتی لطمه وارد کردن به حیثیت، شرف و شخصیت مؤمن برای خودش نیز جایز نیست.
به تعبیر امام صادق (علیه السلام):
"خداوند تمام امور مؤمن را به خود وی واگذار کرده است، اما این که خود را ذلیل کند را به وی واگذار نکرده است. (25)"
به عنوان مصداقی از نوع احترام اسلام به امنیت فردی و اجتماعی، میتوان به مسأله امنیت مسکن اشاره کرد. اسلام ورود بدون اجازه به مسکن دیگران را ممنوع و تعرض و حتی نگاه کردن به داخل خانه و محل سکونت مستور مردم را از مجوزات دفاع مشروع میشمارد. تا آن جا که اگر شخص معترض به هنگام دفاع صاحب خانه کشته شود، خونش هدر رفته و مهدور خواهد بود. (26)
2-3. امنیت سیاسی و نظامی
امنیت سیاسی با امنیت اجتماعی پیوند عمیقی دارد. از یک سو امنیت اجتماعی به دنبال ایجاد امنیت و آسایش زیست جمعی و مدنی افراد از طریق قوانین و اقامه نظم و حکومت است. از طرفی نیز امنیت سیاسی به معنای تأمین آرامش و طمأنینه لازم توسط حاکمیت یک کشور برای شهروندان قلمرو خویش از راه مقابله با تهدیدات مختلف خارجی و همچنین تضمین حقوق سیاسی آنان در مشارکت به منظور تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی آنها از طریق حکومتی غیرخودکامه و مردمسالار است. با توجه به هم پیوندی کلیه ابعاد و به ویژه هم پیوندی افزونتر امنیت سیاسی و اجتماعی، کلیه شواهد قرآنی و روایی که در باب امنیت اجتماعی ذکر گردید در مبحث امنیت سیاسی نیز صادق است.مبحث اول: آیات
پس از واقعهی غدیرخُم و به جانشینی برگزیدن امام علی (علیه السلام) توسط پیامبر، آیه 3 سوره مائده نازل گردید. این آیه به خوبی بیانگر آن است که قرآن، امامت و ولایت و نه خلافت و ملوکیت را مایه یأس کفار، تکمیل و اکمال دین و ایجاد امنیت و تبدیل خوف مسلمانان به آرامش معرفی میکند و نشانگر نقش اساسی امام و محوریت وی در دستیابی نظام سیاسی اسلامی به کلیه اهداف خود و از جمله امنیت است. این آیه میفرماید:"امروز کسانی که کافر شدهاند از (کارشکنی) دین شما نومید گردیدهاند، سپس از ایشان مترسید و از من بترسید، امروز دین را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما (به عنوان) آیینی برگزیدم."
یک وجه بارز تعرض به امنیت سیاسی و حتی نظامی «اخلاق در حقوق عمومی» و به تعبیر رایجتر جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی است. قرآن به شدت به مقابله با این جرم اصرار ورزیده و میفرماید:
سزای کسانی که با خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میپردازند. جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا سر و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود و یا از آن سرزمین تبعید گردند. این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت. (27) (مائده: 33) ملاک و مبنای اصلی ایمنی و امنیت قضایی در یک جامعه، عدالتورزی آن است. یک نظام قضایی باید عدالتپذیر، عدالتگستر و در حقیقت عدالتمحور باشد تا بتواند ایمنی واقعی قضایی یا حقوقی آحاد جامعه را فراهم کند در مبحث امنیت سیاسی و نظامی، یکی از اصول سیاسی و امنیتی ارزشمند، اصل نفی سبیل است که از آیه من یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا (نساء: 141) برداشت شده است. (28)
برخی از مفسران برای نفس سلطه کفار و عدم جواز آن بر آیه 118 سوره آل عمران استدلال کردهاند. در این آیه خداوند سبحان مؤمنان را از دوستی با بیگانگان نهی میکند:
ای اهل ایمان غیر را به بطانه نگیرید.
گفتهاند مقصود از بطانه، دوستی و قرابت است، بنابراین مسلمانان نباید کافران را دوست و هم رازشان و صاحب اسرار خود بدانند چون این امر موجبات سلطه آنان بر مسلمانان را فراهم میسازد. (29) چنین سلطهای ناامنی نیز خواهد بود.
مبحث دوم: روایات
امنیت در کلیه ابعاد و همچنین در بعد مهم سیاسی و نظامی مورد توجه اکید معصومین (علیهم السلام) بوده است به ویژه نهجالبلاغه آیینه تمام نمای این نوع نگرش و عنایت است.امیرمؤمنان عدم وجود نظم اجتماعی و قانونمداری و به دنبال آن عدم برقراری امنیت را از اسارت انسان در چنگال حیوان درنده بدتر میداند و میفرماید:
"پیشوای دادگر، از باران پیوسته (که همه چیز را بارور میکند) بهتر است، و جانور درنده و آدمخوار، از فرمانروای ستمکار بهتر است، و فرمانروای بیدادگر از ادامه هرج و مرج نیکوتر است. (30)"
در حوزه سیاست و مباحث مرتبط با امنیت، نمیتوان از تعامل موضوع عدالت با امنیت غافل شد و این نکته در بیان بسیاری از معصومین آمده است: از جمله امام علی (علیه السلام)، عدالت را رمز بقاء استحکام و ترقی نظام سیاسی و ضامن ثبات و امنیتی واقعی و منافی خضونت به شمار میآورد. ایشان عدل را «رستگاری و کرامت»، «برترین فضایل»، «بهترین خصلت»، «بالاترین موهبت الهی»، (31) «فضیلت سلطان»، «سپر نگه دارنده دولتها»، «مایه اصلاح رعیت»، «و باعث افزایش برکات»، «مایه حیات آدمی و حیات احکام»، «مانوس خلایق»، ذکر میکنند و حکومت را مشروط به «عدالتگستری» دانسته و نظام آمریت را مبتنی بر «عدل» میدانند.
امام علی (علیه السلام) معتقدند:
"هیچ چیز مانند عدالت دولتها را محافظت نمیکند.
و عدل چنان سپر محکمی است که رعایت آن موجب تداوم و قدرت و اقتدار نظام سیاسی میگردد. (32)"
2-4. امنیت حقوقی و قضایی
قضا و جایگاه آن در فرهنگ و نظام اسلامی، از پایگاه رفیع و خداپسندانه و مردمی برخوردار و به حق کار انبیاء است. از سویی امنیت قاضی، همچون چتری است که ابعاد دیگر امنیت را پوشش داده و حمایت میکند.باید خاطر نشان کرد که احکام امنیتی و فقه و آرای اسلامی را نباید منحصراً در باب جهاد جستجو کرد. ایجاد نظم و آرامش در جامعه هدفی که در همه احکام فقهی، حتی در عبادات و معاملات تعقیب شده تا آن جا که تقدم «حقوق مردم» بر «حقوق الهی» به عنوان یک قاعده مسلم فقهی، مورد پذیرش و عمل است. (33)
مبحث اول: آیات
ملاک و مبنای اصلی ایمنی و امنیت قضایی در یک جامعه، عدالتورزی آن است. یک نظام قضایی باید عدالتپذیر، عدالتگستر و در حقیقت عدالتمحور باشد تا بتواند ایمنی واقعی قضایی یا حقوقی آحاد جامعه را فراهم کند قرآن مجید در همین زمینه، حقوق مردم را به امانت تشبیه میکند که قاضی میبایستی با قضاوت عادلانه آن را به افراد شایسته و مستحق آن برگرداند، لذا میفرماید:همانا خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانشان برگردانید و هرگاه میان مردم حکم و قضاوت میکنید به عدالت داوری کنید. (34)
قرآن از مؤمنین میخواهد که به خاطر خدا به عدالت شهادت داده و در این راه دشمنی با دیگران آنها را از مسیر عدالتورزی و شهادت عادلانه منحرف نکند:
"ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای خدا به داد برخیزید (و) به عدالت شهادت دهید، البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نورزید به عدالت عمل نکنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید. (مائده:8)"
مبحث دوم: روایات
یکی از ساز و کارهای تأمین امنیت قضایی در روایات، رعایت عدالت و تساوی افراد در برابر قانون است که از پایههای اساسی قضاوت محسوب میشود. امام صادق میفرماید:"هرکس گرفتار قضاوت شد، باید در اشاره و نگاه کردن و محل نشستن، تساوی را رعایت کند. (35)"
امام علی (علیه السلام) با فضیلتترین مردمان را کسی میداند که به بیشترین حد، به حق قضاوت کند. (36) واضح است بر امنیت قضایی در دو بعد امنیت قضاوت و امنیت مردم، شرط اول، وجود نظام قضایی کارآمد، عدالتخواه، قوانین کارآمد و آیین دادرسی راهگشا، کارکنان متعهد و هوشمند، فضای سالم و عدالتخواه، فرهنگ لازم جهت حمایتهای قضایی و عدالتخواهی و حاکمیت ضوابط بر روابط و پرهیز از حاکمیت سلیقهها و باندها بر دستگاه قضایی، پیشگیری از وسوسهها و نفوذیها حیلهگر و ارتباطات ناسالم و برخورد با مفاسد، از جمله رشوهخواری و سوء استفاده و فرصتطلبی است.
در فرهنگ علوی، قضاوت به حق و استفاده از فنون قضایی، امنیت قضاوت و کارگزاران قضاوت و استقلال و امنیت قضایی مردم از مسائل مهم و قابل توجه است. مراجعه به سیره و سنت آن بزرگواران در این زمینه راهگشاست.
نتیجه
لانعمة اهنا من الامن.هیچ نعمتی گواراتر از امنیت وجود ندارد.
این پژوهش با ارائه سازوکارهای متنوع تأمین امنیت و مستند نمودن آنها به قرآن و روایات، راهکارهای فراوان و دقیقی را برای دستیابی به امنیت معرفی کرد و با اثبات فرضیه خود، بر این ادعا پای فشرد که این مفهوم و انواع و ابعاد و سازوکارهای تأمین آن در منابع قرآنی و روایی تعریف شده و با ارائه مصادیق مشخص، تفصیل یافته است. از سویی ایمان و امنیتهای معنوی، سرچشمه و مبنای اصلی کلیه ابعاد امنیت و ساز و کارهای تأمین آن بوده و بین این ابعاد و ساز و کارها، همپیوندی و توازن عمیقی برقرار و هرگونه قوت یا ضعف و ناامنی در یک بعد بر سایر ابعاد و حوزهها مؤثر است. امنیت در تأمین آن را باید به صورت همه جانبه نگریست و از کلیه ابعاد آن به تأمین این نعمت مجهول و مغفول پرداخت.
قرآن و روایات بیانگر این نکته بسیار مهم هستند که هرگونه امنیتی و در هر بعد از ابعاد آن، در نهایت ریشه در ایمان و اعتقادات معنوی و الهی دارد و هرگونه ناامنی در عرصهای، سرانجام ریشهاش به بیایمانی و صفات متقابل ایمان مانند شرک، کفر، ظلم، استکبار و... برمیگردد، از سویی مؤمن و صفات ایمانی، اصلیترین خاستگاه صدور کنشهای امنیتزاست و میتوان در استنتاج نهایی گفت که بسترسازی حیات معنوی طیبه و حسنه برای تربیت و تهذیب افراد چه در حوزه رفتارهای فردی و اجتماعی و ابعاد آنها از حیات و غیرایمانی، اصلیترین ساز و کار تأمین امنیت در نظام اسلامی است. نظام باید سعی کند با تشویق حیات مؤمنانه و پشتیبانی از مؤمنین و تقابل با دشمنان ایمان، امنیتی همهجانبه و فراگیر برای تمامی شهروندان جامعه اسلامی و حتی غیرمسلمانی که در پناه آن زندگی میکنند فراهم کند و بدون غفلت از زندگی دنیایی و با تأمین نیازهای زندگی این جهانی، زمینه ورود سرشار از عافیت و مسالمت و ایمن از عذاب را به زندگی آن جهانی و اخروی تمهید سازد.
الحمد الله الذی شرع الاسلام... فجعله امنا لمن علقه. (37)
سپاس خدای را که راه اسلام را گشود... و آن را برای هر که به آن چنگ زد، مایه امنیت قرار داد.
نمایش پی نوشت ها:
1. ر.ک: محمود روحانی، المعجم الاحصایی لالفاظ القرآن الکریم، فرهنگ آماری و کلمات قرآن کریم، ج1، صص372-373.
2. دکتر بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص152.
3. علی اصغر جمراسی فراهانی، عوامل تهدید امنیت ملی و شیوههای حراست از آن در سیاست، ص1.
4. A wolfers.jkI: National security as an ambiguous symbol... Baltimore. Johns Hopkins university press, 1962-P150
5. See Barry Bazan, people, state and fear, Brighton, wheatsheaf, 1983, P.2
6. علیاصغر جمراسی فراهانی، عوامل تهدید امنیت ملی و شیوههای حراست از آن در سیاست، ص1.
7. الایمان هو التصدیق الذی الامن. المفردات غریبالقرآن «الراغب اصفهانی».
8. اصول کافی، ج2، صص1-366.
9. علیاصغر جمراسی فراهانی، عوامل تهدید امنیت ملی و شیوههای حراست از آن در سیاست، صص 134-135.
10. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نهج الفصاحه، ص59.
11. بحارالانوار، ج78، ص171، حکمت1.
12. ابومحمد ابن شعبه الحرانی، تحف العقول، ص324.
13. عبدالواحد تمیمی آمدی، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص100.
14. همان، ج6، ص435.
15. دکتر بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، صص 167-172.
16. ر.ک: علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، ج1، ص47.
17. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج1، باب الایمان، ص299، حدیث 125.
18. نهج الفصاحه، ص59.
19. منوچهر طباطبایی موتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، تهران انتشارات دانشگاه تهران، ص42.
20. دکتر بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص190-196.
21. بحارالانوار، ج68، ص16و ج67، ص71.
22. همان، ج68، ص16.
23. وسایل، ج12، ب86، ص126 روایت 15840؛ مستدرک الوسایل، ج9، باب10، ص332، روایت 11025.
24. بحارالانوار، ج69، ص175.
25. وسایل، ج11، ص424.
26. ر.ک: امام روح الله خمینی، تحریرالوسیله، ج1، ص491.
27. بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص216.
28. ر.ک: سید عبدالقیوم سجادی، اصول سیاست خارجی در قرآن، علوم سیاسی، شماره15، پائیز80، ص218.
29. همان، 175-177.
30. مصطفی دلشاد تهران، حکومت حکمت، ص60 (به نقل از ابوعبدالله محمدبن سلامه القضاعی، دستور معالم الحکم، ماثور مکارم الشیم، ص21).
31. عبدالکریم بن محمد قزوینی، بقا و زوال در کلمات سیاسی امیرمؤمنان (علیه السلام)، ص97.
32. شرح غررالحکم، ج5، ص70.
33. ر.ک: محسن اسماعیلی، «امنیت و شریعت»، کتاب نقد، بهار و تابستان79، شمارههای 14، 15، ص268.
34. دکتر بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص269.
35. وسایل الشیعه، باب 3، آداب القاضی، حکمت1.
36. غررالحکم و دررالکلم، ص214.
37. نهج البلاغه، خطبه131.
: فصلنامه حصون، شماره 19، بهار 1388
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}